حدیث کلامیعلم کلام بر پایه آیات و احادیث اعتقادی تکوین یافته است و محدّثان در شکلگیری آن تأثیر بسزایی داشتهاند، چنانکه بسیاری از کسانی را که امروزه از پایهگذاران علم کلام اسلامی میدانند (مانند حسن بصری و هشام بن حکم)، مفسران و محدّثانی بودهاند که در مجالس علمی خود به تفسیر آیات و بیان احادیث میپرداختهاند. فهرست مندرجات۲ - رشد علم کلام ۳ - استناد فرق به حدیث ۳.۱ - مقدار استناد ۳.۱.۱ - اهل حدیث و اشاعره ۳.۱.۲ - معتزله ۳.۱.۳ - خوارج ۴ - آثار حدیثی کلامی ۴.۱ - کلی ۴.۲ - موضوع خاص ۴.۳ - الایمان و السنة ۴.۴ - احادیث دشوار ۵ - احادیث اهل بیت ۶ - مناظرات ائمه و اصحاب ۷ - متکلمان شیعه ۸ - آثار کلامی شیعه ۹ - فرق کلامی در احادیث ۱۰ - فهرست منابع ۱۱ - پانویس ۱۲ - منبع ۱ - سرچشمه علم کلامدر واقع سرچشمه علم کلام، مباحث اعتقادی است که میان پیامبر صلیاللّهعلیهوآلهوسلم و صحابه و نیز پس از رحلت پیامبر اکرم حول آیات قرآن و احادیث نبوی در میان صحابه و تابعین مطرح بوده است. برای نمونه، ریشه بحث مهمی چون مرتکب کبیره (از مباحث اصلی گرایشهای کلامی خوارج، معتزله و اشاعره) حدیثی است که بنا بر آن، روزی ابوذر از پیامبر اکرم، درباره این سخن آن حضرت که هر کس لااله الااللّه بگوید و با ایمان بمیرد یقینآ وارد بهشت میشود، سه بار میپرسد حتی اگر مرتکب فحشا و دزدی شود و پیامبر پاسخ مثبت میدهند و در ادامه میفرمایند: «آری، حتی بر خلاف خواست ابوذر!». [۱]
محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۷، ص۴۳، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۲]
مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، ج۱، ص۶۶، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
در موضوع تقدیر و سعید و شقی بودن انسان ــکه از جمله موضوعات جنجال برانگیز کلامی در بین فِرَق اسلامی است ــ نیز حدیثی از پیامبر اکرم نقل شده است که ریشه این بحث را تا زمان حیات آن حضرت به ما نشان میدهد. بنابراین حدیث، تکوین هر کس در رحم مادرش در ظرف چهل روز صورت میگیرد، سپس فرشتهای مأمور میشود تا در او روح بدمد. فرشته از خدا سؤالاتی میکند، از جمله میپرسد: سعید است یا شقی؟ زن است یا مرد؟ فرشته پاسخ را مینویسد و طومار نوشتهها را میپیچد و هیچ چیز بر آن افزوده یا از آن کاسته نمیشود. [۳]
ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۴، ص۷، بیروت: دارصادر، (بی تا).
[۴]
مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، ج۸، ص۴۵ـ۴۶، بیروت: دارالفکر، (بی تا).
۲ - رشد علم کلامبنابراین، بخش معتنابهی از احادیث پیامبر و امامان علیهمالسلام احادیث اعتقادی است و این احادیث در شکلگیری باورهای کلامی اولیه تأثیر انکارناپذیر داشتهاند و اختلافات متکلمان درباره تحلیل و تفسیر آن احادیث، به رشد علم کلام انجامیده است. برای نمونه، به نظر میرسد حدیثی منقول از پیامبر که بر اساس آن صحابه از پیامبر پرسیدند آیا ما خدای تعالی را روز قیامت میبینیم؟ و پیامبر پاسخ دادند خدا را در روز قیامت مثل ماه شب بدر میبینید، در اختلاف کلامی فِرَق درباره رؤیت خدا تأثیر بسزایی داشته است [۵]
ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، ج۲، ص۵۳۴، بیروت: دارصادر، (بی تا).
[۶]
محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، ج۱، ص۱۹۵، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱.
[۷]
محمد بن طیب باقلانی، کتاب التمهید، ج۱، ص۲۵۶، چاپ ریچارد جوزف مکارتی، بیروت ۱۹۵۷.
[۸]
قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۴، ص۲۲۴ـ۲۲۷، چاپ محمد مصطفی حلمی و ابوالوفا غنیمی تفتازانی، قاهره ۱۹۶۵، چاپ محمود خضیری و محمود محمد قاسم، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۵.
(برای دیگر احادیث اهل سنّت در این موضوع به این منبع [۹]
علی بن عمر دارقطنی، رؤیةاللّه جلَّوعَلا، ج۱، ص۲۲ـ۱۹۱، چاپ مبروک اسماعیل مبروک، قاهره (۱۹۹۱).
وبرای احادیث شیعی در این باب به این منبع [۱۰]
نصراللّه پورجوادی، رؤیت ماه در آسمان: بررسی تاریخی مسئله لقاءاللّه در کلام و تصوف، ج۱، ص۴۳، تهران ۱۳۷۵ ش.
رجوع کنید). از دیگر احادیثی که باورهای کلامی را شکل دادهاند، احادیثی درباره سؤال و عذاب قبر و اعتقاد به صراط و حوض است که بر مبنای این احادیث، پیروان فرق مختلف آنها را از عقاید کلامی خویش برشمردهاند. [۱۱]
علی بن اسماعیل اشعری، الابانة عن اصول الدیانة، ج۱، ص۱۶۴، چاپ بشیر محمد عیون، دمشق ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
[۱۲]
علی بن اسماعیل اشعری، الابانة عن اصول الدیانة، ج۱، ص۱۶۶، چاپ بشیر محمد عیون، دمشق ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
[۱۳]
ابن فورَک، مجرد مقالات الشیخ أبی الحسن الأشعری، ج۱، ص۱۷۰ـ۱۷۲، چاپ دانیل ژیماره، بیروت ۱۹۸۷.
[۱۷]
عبدالملک بن عبداللّه جوینی، کتاب الارشاد الی قواطع الادلة فی اصول الاعتقاد، ج۱، ص۳۷۹، چاپ محمد یوسف موسی و علی عبدالمنعم عبدالحمید، مصر ۱۳۶۹/۱۹۵۰.
[۱۸]
محمد بن عبدالکریم شهرستانی، کتاب نهایة الاقدام فی علم الکلام، ج۱، ص۴۴۷، چاپ آلفرد گیوم، قاهره (بی تا).
[۱۹]
محمد بن عبدالکریم شهرستانی، کتاب نهایة الاقدام فی علم الکلام، ج۱، ص۴۶۹، چاپ آلفرد گیوم، قاهره (بی تا).
۳ - استناد فرق به حدیثونسینک پس از تألیف المعجم المفهرس لالفاظ الحدیث النبوی (لیدن ۱۹۳۶ـ۱۹۶۹)، به این نتیجه رسید که احادیث در شکلگیری عقاید مسلمانان بسیار تأثیر داشتهاند و این بحث را در کتاب عقاید مسلمانان: مبادی و تحولات تاریخی (دهلی نو ۱۹۷۹) بررسی کرد. غالب متکلمانِ فرقههای گوناگون اسلامی نیز در میان احادیث مختلف، احادیثی را انتخاب کردهاند که با مشرب فکری آنها موافق بوده است. مثلا ابوالحسن اشعری (متوفی ۳۲۴) از میان انبوه احادیث نبوی که حاکی از آزادی اراده و اختیار است، احادیثی را ترجیح داده که حاکی از تقدیر و جبر است. او در باب قدر کتاب الابانة [۲۰]
علی بن اسماعیل اشعری، الابانة عن اصول الدیانة، ج۱، ص۱۵۵ـ۱۵۶، چاپ بشیر محمد عیون، دمشق ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
حدیثی نمادین را از پیامبر نقل کرده است که بنا بر آن در مباحثهای میان حضرت آدم و موسی، آدم در پاسخ این اعتراض موسی که تو سرنوشت ما را تباه کردی و ما را از بهشت بیرون راندی، میگوید که نباید سرزنش کنی، زیرا انجام دادن آن چهل سال پیش از آفرینش آسمانها برای من مقدّر شده بود. اشعری [۲۱]
علی بن اسماعیل اشعری، الابانة عن اصول الدیانة، ج۱، ص۱۵۵ـ۱۵۶، چاپ بشیر محمد عیون، دمشق ۱۴۲۰/۱۹۹۹.
از این حدیث نتیجه گرفته است که آنچه خدا واقع شدن آن را میداند، خواهد شد و آن را مینویسد و گروهی را برای بهشت و گروهی را برای جهنم میآفریند.۳.۱ - مقدار استناداستناد و استشهاد به احادیث در مسائل کلامی و اعتقادی، با توجه به میزان و چگونگی اعتماد و اتکای فرقهها و نحلههای مختلف کلامی به احادیث، یکسان نبوده است. ۳.۱.۱ - اهل حدیث و اشاعرهبرخی، مانند اهل حدیث و پیروان احمد بن حنبل و اشاعره، عقاید دینی را منحصر به مضامین آیات قرآن و احادیث دانسته و در کتابهای خود به احادیث نبوی، اعم از احادیث متواتر و اخبار آحاد، استناد کردهاند، [۲۲]
سلیمان بن صالح غصن، موقف المتکلمین من الاستدلال بن صوص الکتاب و السنة، ج۱، ص۱۹۸ـ۲۰۲، ریاض ۱۴۱۶/۱۹۹۶.
حتی ابن عبدالبرّ [۲۳]
ابن عبدالبرّ، جامع بیان العلم و فضله و ماینبغی فی روایته و حمله، ج۲، ص۹۶، بیروت: دارالکتب العلمیة، (بی تا).
گفته است که اعتقاد به خدا و اسماء و صفات او جز بر مبنای آنچه در کتاب خدا و احادیث صحیح نبوی، اعم از متواتر و آحاد، آمده است صحیح نیست. احمد بن حنبل و اهل حدیث، برای اثبات عقاید خود، میکوشیدند به احادیث منقول از پیامبر اکرم، از جمله حدیث رؤیت برای اثبات رؤیت خدا در قیامت، استناد کنند (ابتدای مقاله). بسیاری از متکلمان اشعری نیز برای اثبات آرای کلامی خود به احادیث استناد و استشهاد میکردند، از جمله ابوبکر باقلانی در کتاب التمهید، [۲۴]
محمد بن طیب باقلانی، کتاب التمهید، ج۱، ص۱۸۱، چاپ ریچارد جوزف مکارتی، بیروت ۱۹۵۷.
[۲۵]
محمد بن طیب باقلانی، کتاب التمهید، ج۱، ص۱۸۳، چاپ ریچارد جوزف مکارتی، بیروت ۱۹۵۷.
[۲۶]
محمد بن طیب باقلانی، کتاب التمهید، ج۱، ص۳۶۵، چاپ ریچارد جوزف مکارتی، بیروت ۱۹۵۷.
[۲۷]
محمد بن طیب باقلانی، کتاب التمهید، ج۱، ص۳۷۰، چاپ ریچارد جوزف مکارتی، بیروت ۱۹۵۷.
فخر رازی در البراهین در علم کلام [۲۸]
محمد بن عمر فخررازی، البراهین در علم کلام، ج۲، ص۱۵۶، چاپ محمدباقر سبزواری، تهران ۱۳۴۱ـ۱۳۴۲ ش.
[۲۹]
محمد بن عمر فخررازی، البراهین در علم کلام، ج۲، ص۲۲۳، چاپ محمدباقر سبزواری، تهران ۱۳۴۱ـ۱۳۴۲ ش.
و جرجانی در شرح المواقف فی علم الکلام که جلال الدین سیوطی (متوفی ۹۱۱) در کتابی احادیث آن را تخریج کرده است. [۳۰]
عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، تخریج احادیث شرح المواقف فی علم الکلام، ج۱، ص۱۱۷ـ۱۵۴، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶.
۳.۱.۲ - معتزلهدر مقابل، معتزلیان احادیثی را که موضوع آنها رؤیت خداست رد میکردند. قاضی عبدالجبار بن احمد [۳۱]
قاضی عبدالجبار بن احمد، شرح الاصول الخمسة، ص ۲۶۸ـ۲۶۹، چاپ عبدالکریم عثمان، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
در رد حدیث مشهور رؤیت خدا در روز قیامت و اثبات مجعول بودن آن سه دلیل آورده است: نخست آنکه این حدیث متضمن جبر و تشبیه است، دیگر آنکه حدیث را قیس بن ابی حازم روایت کرده که شخصی غیرمعتمد است، و سوم اینکه این حدیث را هیچ گواه دیگری تأیید نکرده است.اصولا اعتماد و اتکای نویسندگان معتزلی به احادیث کمتر بوده است، چنانکه برخی مخالفان اشعری مذهب آنان، معتزلیان را مخالف حدیث قلمداد میکردند. [۳۲]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ج۱، ص۱۴۳، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت: دارالکتب العلمیة، (بی تا).
[۳۳]
شهفور بن طاهر اسفراینی، التبصیر فی الدین و تمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین، ج۱، ص۶۷، چاپ محمد زاهد کوثری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۳۴]
نجاح محسن، اندیشه سیاسی معتزله، ج۱، ص۱۰ـ ۱۳، ترجمه باقر صدری نیا، تهران ۱۳۸۵ ش.
به عقیده آنان معتزله در عقاید، دلیل عقلی را از دلیل سمعی برتر دانستهاند. [۳۵]
ابن قتیبه، کتاب تأویل مختلف الحدیث، ج۱، ص۳۲، بیروت: دارالکتاب العربی، (بی تا).
[۳۶]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، ج۱، ص۱۲۹ـ۱۳۰، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت: دارالکتب العلمیة، (بی تا).
[۳۷]
محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ج۱، ص۵۸، چاپ محمد سیدکیلانی، بیروت ۱۴۰۴.
[۳۸]
حسن شافعی، المدخل الی دراسة علم الکلام، ج۱، ص۱۴۹، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱.
[۳۹]
ابولبابه حسین، موقف المعتزلة من السنة النّبویة و مواطن انحرافهم عنها، ج۱، ص۹۰ـ۱۰۴، ریاض ۱۴۰۷/۱۹۸۷.
همچنین به گفته بغدادی، [۴۰]
عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب الملل و النحل، ج۱، ص۹۸، چاپ ألبیر نصری نادر، بیروت ۱۹۷۰.
نَظّام معتزلی برای خبر متواتر ارزشی قائل نبوده است. ابن قتیبه [۴۱]
ابن قتیبه، کتاب تأویل مختلف الحدیث، ج۱، ص۲۹، بیروت: دارالکتاب العربی، (بی تا).
بر نظّام خرده میگرفت که چرا ابوهریره را جاعل حدیث میخواند (درباره رأی معتزله درباره احادیث به این منابع رجوع کنید [۴۲]
قاضی عبدالجبار بن احمد، شرح الاصول الخمسة، ج۱، ص۸۸، چاپ عبدالکریم عثمان، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۴۳]
قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۱۵، ص۲۶ـ۲۹، چاپ محمد مصطفی حلمی و ابوالوفا غنیمی تفتازانی، قاهره ۱۹۶۵، چاپ محمود خضیری و محمود محمد قاسم، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۵.
[۴۴]
قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، ج۱۵، ص۳۹۲ـ۴۰۸، چاپ محمد مصطفی حلمی و ابوالوفا غنیمی تفتازانی، قاهره ۱۹۶۵، چاپ محمود خضیری و محمود محمد قاسم، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۵.
). با اینهمه، برخی نویسندگان معتزلی محدّثان ثقهای بودهاند. احمد بن حنبل، که خصومت او با معتزله آشکار بود، برخی از آنان را راویان در خور اعتماد دانسته است. [۴۵]
ابن مرتضی، کتاب طبقات المعتزلة، ج۱، ص۱۳۳، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
[۴۶]
ابن مرتضی، کتاب طبقات المعتزلة، ج۱، ص۱۳۵، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
اوزاعی، یکی از مخالفان معتزله، نیز گواهی مشابهی داده است. [۴۷]
ابن مرتضی، کتاب طبقات المعتزلة، ج۱، ص۱۳۶، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸.
در واقع، معتزله به تحلیل انتقادی احادیث میپرداختند و احادیث ناصحیح و ناسازگار با عقل و نیز احادیث ناسازگار با عقاید خود را نمیپذیرفتند. ابوعلی جبّائی حدیثی را میپذیرفت و حدیثی را رد میکرد، اگر چه هر دو از یک راوی بودند و دلیل این کار را آن میدانست که نمیتوان حدیث مغایر با نص قرآن و اجماع و عقل را پذیرفت. [۴۸]
قاضی عبدالجبار بن احمد، فرق و طبقات المعتزلة، ج۱، ص۸۷، چاپ علی سامی نشار و عصام الدین محمدعلی، (اسکندریه) ۱۹۷۲.
[۴۹]
نجاح محسن، اندیشه سیاسی معتزله، ج۱، ص۱۰ـ ۱۳، ترجمه باقر صدری نیا، تهران ۱۳۸۵ ش.
اما برخی از آنان در اعتقادات، استناد به احادیث آحاد را جایز ندانسته خبر واحد را علم آفرین نمیدانستهاند. [۵۰]
قاضی عبدالجبار بن احمد، شرح الاصول الخمسة، ج۱، ص۲۶۹، چاپ عبدالکریم عثمان، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۵۱]
قاضی عبدالجبار بن احمد، شرح الاصول الخمسة، ج۱، ص۶۷۲، چاپ عبدالکریم عثمان، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
[۵۲]
قاضی عبدالجبار بن احمد، شرح الاصول الخمسة، ج۱، ص۶۹۰، چاپ عبدالکریم عثمان، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
معتزلیان عقایدی را که ریشه حدیثی دارند و در قرآن از آنها سخنی نیست، تأویل میکردند، از جمله «صراط» که بر روی دوزخ است و بسیار باریک است و همه مردم باید از آن عبور کنند، یا «میزان» که ترازوی اعمال است و «حوض» که مؤمنان در کنار آن پیامبر را میبینند و از دست ایشان از آن آب مینوشند. [۵۳]
مطهر بن طاهر مقدسی، کتاب البدء و التاریخ، ج۱، ص۲۰۵ـ۲۰۶، چاپ کلمان هوار، پاریس ۱۸۹۹ـ۱۹۱۹، چاپ افست تهران ۱۹۶۲.
آنان دلیل سمعی را در اموری حجت میشمردند که در آنها مجالی برای عقل نیست، مانند مصالح و مفاسد شرعی. [۵۴]
محمد بن علی بصری، کتاب المعتمد فی اصول الفقه، ج۲، ص۸۸۶ـ۸۸۸، چاپ محمد حمیداللّه، دمشق ۱۳۸۴ـ۱۳۸۵/۱۹۶۴ـ۱۹۶۵.
۳.۱.۳ - خوارجخوارج هم، به سبب تکفیر کردن برخی صحابه، بسیاری از احادیث منقول از آنان را نپذیرفتند و ملاک عقاید خویش قرار ندادند. [۵۵]
بغدادی، الفرق بین الفرق، ج۱، ص۷۴، ص ۳۲۲، عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت: دارالکتب العلمیة، (بی تا).
[۵۶]
ابولبابه حسین، اصول علم الحدیث بین المنهج و المصطلح، ج۱، ص۱۶۱ـ۱۶۲، بیروت ۱۹۹۷.
سلیمان بن صالح غصن در کتاب موقف المتکلمین من الاستدلال بنصوص الکتاب و السنة (ریاض ۱۴۱۶/ ۱۹۹۶)، به تفصیل در باره دیدگاه متکلمان در استناد و استدلال به احادیث تحقیق کرده است. ۴ - آثار حدیثی کلامیبرخی محدّثان و متکلمان اهل سنّت پس از دوران اولیه شکلگیری علم کلام، در کتابهای مستقل به جمعآوری احادیث اعتقادی و کلامی در موضوعات مختلف پرداختهاند. ۴.۱ - کلیمانند احمد بن حسین بیهقی (متوفی ۴۵۸) در کتاب الاعتقاد و الهدایة الی سبیل الرشاد علی مذهب السلف و اصحاب الحدیث (بیروت ۱۴۰۸) و کتاب شُعَب الایمان (بیروت ۱۴۱۰). ۴.۲ - موضوع خاصبرخی مؤلفان، احادیث راجع به یک موضوع را در کتابی با نام همان موضوع گرد آوردهاند، مانند ابوعبداللّه محمد بن اسماعیل بخاری (متوفی ۲۵۶) در خلق افعال العباد (ریاض ۱۳۹۸)؛ علی بن عمر دارقطنی (متوفی ۳۸۵) در کتاب رؤیة اللّه جلَّ و علا؛ ابومحمد ابن قدامه در اثبات صفة العُلُوّ (کویت ۱۴۰۶) و مختصر آن از شمس الدین ذهبی؛ احمد بن حسین بیهقی در اثبات عذاب القبر (عمان ۱۴۰۵)؛ ابوبکر جعفر بن محمد بن حسن فریابی در کتاب القَدَر (بیروت ۱۴۲۱)؛ عبداللّه بن وهْب بن مسلم قرشی در کتاب القدر و ماورد فی ذلک من الآثار (مکه ۱۴۰۶)؛ محمد بن جریر طبری در صریح السنة (کویت ۱۴۰۵)؛ و بَقی بن مَخْلد در الحوض و الکوثر (مدینه ۱۴۱۳). ۴.۳ - الایمان و السنةکتابهایی نیز با عنوان الایمان از محمد بن اسحاق ابن منده (متوفی ۳۹۵؛ بیروت ۱۳۶۴ ش/۱۹۸۵)، ابوعبید قاسم بن سلام (متوفی ۲۲۴؛ بیروت ۱۴۰۳) و محمد بن یحیی بن ابی عمر عدنی (متوفی ۲۴۳؛ کویت ۱۴۰۷) و کتابهایی با عنوان السنة از ابن ابی عاصم شیبانی (متوفی ۲۸۷؛ بیروت ۱۴۰۰)، ابوعبداللّه محمد بن نصر مروزی (متوفی ۲۹۴؛ بیروت ۱۴۰۸)، عبداللّه بن احمد بن حنبل شیبانی (متوفی ۲۹۰؛ دمام ۱۴۰۶) و ابوبکر احمد بن محمد خلال (متوفی ۳۱۱؛ ریاض ۱۴۱۰) تألیف شد. ۴.۴ - احادیث دشواربرخی نیز احادیث دشوار اعتقادی را تأویل و تبیین کردهاند، از جمله ابن قتیبه (متوفی ۲۷۶) در کتاب تأویل مختلف الحدیث (بیروت، بی تا.) و ابن فورَک (متوفی ۴۰۶) در کتاب مشکل الحدیث یا تأویل الاخبار المتشابهة (دمشق ۲۰۰۳). برخی از محدّثان بزرگ کتابهایی در نکوهش علم کلام و پرداختن به آن نوشته و حتی در کتابهای خود احادیثی در ذم اشتغال به کلام آوردهاند، مانند خواجه عبداللّه انصاری هروی (متوفی ۴۸۱) در ذم الکلام و اهله (مدینه ۱۴۱۸)، ابوالفضل عبدالرحمان بن احمد عجلی در احادیث فی ذم الکلام و اهله (ریاض ۱۴۱۷)، و موفق الدین ابن قدامه (متوفی ۶۲۰) در تحریم النظر فی علم الکلام (کیمبریج ۱۹۸۵). ۵ - احادیث اهل بیتاحادیث اهل بیت علیهمالسلام، هم متضمن مبانی و آموزههای اعتقادی است و هم روشهای حجتآوری در اعتقادات را تعلیم میدهد و هم ناظر به باورهای نادرست در حوزه اعتقاد دین است، مانند خطبههای امیرمؤمنان علیهالسلام که در نهج البلاغة گرد آمده است، در تبیین صحیح توحید و نبوت و امامت و معاد [۵۷]
علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم (بی تا).
[۵۸]
علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم (بی تا).
[۵۹]
علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم (بی تا).
[۶۰]
علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم (بی تا).
[۶۱]
علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم (بی تا).
[۶۲]
علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم (بی تا).
در موضوع جبر و تفویض، جمله مشهور امام صادق علیهاسلام: «لا جبر و لا تفویض بل امر بین امرین»؛ مناظره امام صادق علیهالسلام در خردسالی با مردی که قائل به تفویض بود؛ رساله امام هادی در نفی جبر و تفویض و احادیثی از امامان در موضوعات کلامی دیگر، مانند تشبیه و تنزیه، نفی رؤیت باری تعالی و حدوث و قِدَم قرآن. [۶۸]
علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۱، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم (بی تا).
[۶۹]
علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۹۱، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم (بی تا).
[۷۰]
علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، خطبه ۱۷۹، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم (بی تا).
[۷۲]
ابن بابویه، التوحید، ج۱، ص۱۲۲، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم (۱۳۵۷ ش).
۶ - مناظرات ائمه و اصحابدر کتاب الاحتجاج (نجف ۱۳۸۶) احمد بن علی طبرسی (متوفی ۵۶۰) نیز مناظرات اعتقادی امامان یا اصحاب آنان با مخالفان اعتقادیشان گزارش شده است. بر اساس پارهای از احادیث، اصحاب در مقابل ائمه علیهمالسلام به بحث و مناظره میپرداختند و ائمه آنان را نقد میکردند و روشهای بحث و مناظره را به ایشان میآموختند. ۷ - متکلمان شیعهبرخی اصحاب امامان، به سبب تبحر در دفاع از اعتقادات شیعه، متکلم شناخته شدهاند، مانند هشام بن حکم و محمد بن نعمان مؤمن الطاق (برای آگاهی بیشتر از متکلمان شیعه و آثار آنان به این منابع رجوع کنید [۷۶]
ابن ندیم، الفهرست، ج۱، ص۲۲۳ـ۲۲۶، (تهران).
[۷۷]
معجم طبقات المتکلّمین، تقدیم و اشراف جعفر سبحانی، ج۱، ص۲۴۱ـ۴۳۸، قم: مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۲۴ـ۱۴۲۶.
).۸ - آثار کلامی شیعهمتکلمان شیعه گاه احادیث کلامی در یک موضوع (مثلاً توحید، امامت، نبوت و...) را یکجا جمع کردهاند یا در کتابهای کلامی خود به احادیث استناد کرده یا عقیده کلامی خویش را برگرفته از احادیث امامان قلمداد کردهاند، از جمله کلینی در «کتاب التوحید» و «کتاب الحجة» الکافی؛ ابن بابویه در التوحید (قم، بی تا.)؛ مفید (متوفی ۴۱۳) در اوائل المقالات ابن بابویه در کمال الدین و تمام النعمة (قم ۱۴۰۵)؛ علی بن حسین علم الهدی در الشافی فی الامامة (قم ۱۴۱۰)؛ ابوالصلاح حلبی (متوفی ۴۴۷) در تقریب المعارف (ص ۱۷۴ـ۱۸۲)؛ ابوالفتح کراجکی در دلیل النص بخبر الغدیر (قم، بی تا.)؛ نصیرالدین طوسی (متوفی ۶۷۲) در تجرید الاعتقاد؛ و علامه حلّی (متوفی ۷۳۶) در کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد. [۸۲]
حسن بن یوسف علامه حلّی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ج۱، ص۵۰۴ـ۵۰۶، چاپ حسن حسن زاده آملی، قم ۱۴۰۷.
[۸۳]
حسن بن یوسف علامه حلّی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ج۱، ص۵۳۹، چاپ حسن حسن زاده آملی، قم ۱۴۰۷.
[۸۴]
حسن بن یوسف علامه حلّی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ج۱، ص۵۶۶، چاپ حسن حسن زاده آملی، قم ۱۴۰۷.
علاوه بر این، علامه حلّی در نهج الحق و کشف الصدق (قم ۱۴۰۷)، میرحامد حسین (متوفی ۱۳۰۶) در عبقات الأنوار (قم ۱۴۰۵)، عبدالحسین امینی (متوفی ۱۳۹۲) در الغدیر فی الکتاب و السنة و الادب (بیروت ۱۳۹۷) و محمدرضا مظفر (متوفی ۱۳۸۱) در کتابهای خویش، برای اثبات عقیده کلامی امامت علی علیهالسلام و فرزندان او، به احادیث موجود در کتابها و مجامع حدیثی اهل سنّت استشهاد میکردهاند. ۹ - فرق کلامی در احادیثاز دیگر احادیثی که موضوع آنها کلامی است، احادیثی است که در آنها از برخی فِرَق و گرایشهای کلامی (مانند قدریه، مرجئه و جهمیه) نام برده شده است و گاه این فرق با عباراتی چون «القدریة مجوس هذه الامة» طرد، و مردم از پیروی از آنان نهی شدهاند [۸۵]
سلیمان بن اشعث ابوداوود، سنن ابی داود، ج۲، ص۴۱۰، چاپ سعید محمد لحام، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
[۸۷]
علی بن ابوبکر هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ج۷، ص۲۰۵، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸.
(برای نقد برخی از این احادیث به این منبع رجوع کنید [۹۰]
ابن حزم، الفصل فی الملل و الأهواء و النحل، ج۳، ص۲۹۲، چاپ محمدابراهیم نصر و عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵.
).۱۰ - فهرست منابع(۲۹) ابن بابویه، التوحید، چاپ هاشم حسینی طهرانی، قم (۱۳۵۷ ش). (۳۰) ابن حزم، الفصل فی الملل و الأهواء و النحل، چاپ محمدابراهیم نصر و عبدالرحمان عمیره، بیروت ۱۴۰۵/۱۹۸۵. (۳۱) ابن حنبل، مسند الامام احمد بن حنبل، بیروت: دارصادر، (بی تا). (۳۲) ابن شعبه، تحفالعقول عن آلالرسول صلیاللّهعلیهم، چاپ علی اکبر غفاری، قم ۱۳۶۳ ش. (۳۳) ابن عبدالبرّ، جامع بیان العلم و فضله و ماینبغی فی روایته و حمله، بیروت: دارالکتب العلمیة، (بی تا). (۳۴) ابن فورَک، مجرد مقالات الشیخ أبی الحسن الأشعری، چاپ دانیل ژیماره، بیروت ۱۹۸۷. (۳۵) ابن قتیبه، کتاب تأویل مختلف الحدیث، بیروت: دارالکتاب العربی، (بی تا). (۳۶) ابن مرتضی، کتاب طبقات المعتزلة، چاپ سوزانا دیوالد ـ ویلتسر، بیروت ۱۴۰۹/۱۹۸۸. (۳۷) ابن ندیم، الفهرست، (تهران). (۳۸) ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، چاپ فارس تبریزیان حسون، (قم) ۱۳۷۵ ش. (۳۹) سلیمان بن اشعث ابوداوود، سنن ابی داود، چاپ سعید محمد لحام، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰. (۴۰) ابولبابه حسین، اصول علم الحدیث بین المنهج و المصطلح، بیروت ۱۹۹۷. (۴۱) ابولبابه حسین، موقف المعتزلة من السنة النّبویة و مواطن انحرافهم عنها، ریاض ۱۴۰۷/۱۹۸۷. (۴۲) شهفور بن طاهر اسفراینی، التبصیر فی الدین و تمییز الفرقة الناجیة عن الفرق الهالکین، چاپ محمد زاهد کوثری، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۴۳) علی بن اسماعیل اشعری، الابانة عن اصول الدیانة، چاپ بشیر محمد عیون، دمشق ۱۴۲۰/۱۹۹۹. (۴۴) محمد بن طیب باقلانی، کتاب التمهید، چاپ ریچارد جوزف مکارتی، بیروت ۱۹۵۷. (۴۵) محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری، (چاپ محمد ذهنی افندی)، استانبول ۱۴۰۱/۱۹۸۱. (۴۶) محمد بن علی بصری، کتاب المعتمد فی اصول الفقه، چاپ محمد حمیداللّه، دمشق ۱۳۸۴ـ۱۳۸۵/۱۹۶۴ـ۱۹۶۵. (۴۷) عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، الفرق بین الفرق، چاپ محمد محیی الدین عبدالحمید، بیروت: دارالکتب العلمیة، (بی تا). (۴۸) عبدالقاهر بن طاهر بغدادی، کتاب الملل و النحل، چاپ ألبیر نصری نادر، بیروت ۱۹۷۰. (۴۹) نصراللّه پورجوادی، رؤیت ماه در آسمان: بررسی تاریخی مسئله لقاءاللّه در کلام و تصوف، تهران ۱۳۷۵ ش. (۵۰) عبدالملک بن عبداللّه جوینی، کتاب الارشاد الی قواطع الادلة فی اصول الاعتقاد، چاپ محمد یوسف موسی و علی عبدالمنعم عبدالحمید، مصر ۱۳۶۹/۱۹۵۰. (۵۱) حرّ عاملی، وسائل الشیعة. (۵۲) علی بن عمر دارقطنی، رؤیةاللّه جلَّوعَلا، چاپ مبروک اسماعیل مبروک، قاهره (۱۹۹۱). (۵۳) عبدالرحمان بن ابی بکر سیوطی، تخریج احادیث شرح المواقف فی علم الکلام، چاپ یوسف عبدالرحمان مرعشلی، بیروت ۱۴۰۶/۱۹۸۶. (۵۴) حسن شافعی، المدخل الی دراسة علم الکلام، قاهره ۱۴۱۱/۱۹۹۱. (۵۵) محمد بن عبدالکریم شهرستانی، کتاب نهایة الاقدام فی علم الکلام، چاپ آلفرد گیوم، قاهره (بی تا). (۵۶) محمد بن عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، چاپ محمد سیدکیلانی، بیروت ۱۴۰۴. (۵۷) حسن بن یوسف علامه حلّی، کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، چاپ حسن حسن زاده آملی، قم ۱۴۰۷. (۵۸) علی بن ابی طالب (ع)، امام اول، نهج البلاغة، چاپ صبحی صالح، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷، چاپ افست قم (بی تا). (۵۹) سلیمان بن صالح غصن، موقف المتکلمین من الاستدلال بن صوص الکتاب و السنة، ریاض ۱۴۱۶/۱۹۹۶. (۶۰) محمد بن عمر فخررازی، البراهین در علم کلام، چاپ محمدباقر سبزواری، تهران ۱۳۴۱ـ۱۳۴۲ ش. (۶۱) قاضی عبدالجبار بن احمد، شرح الاصول الخمسة، چاپ عبدالکریم عثمان، قاهره ۱۴۰۸/۱۹۸۸. (۶۲) قاضی عبدالجبار بن احمد، فرق و طبقات المعتزلة، چاپ علی سامی نشار و عصام الدین محمدعلی، (اسکندریه) ۱۹۷۲. (۶۳) قاضی عبدالجبار بن احمد، المغنی فی ابواب التوحید و العدل، چاپ محمد مصطفی حلمی و ابوالوفا غنیمی تفتازانی، قاهره ۱۹۶۵، چاپ محمود خضیری و محمود محمد قاسم، قاهره ۱۳۸۵/۱۹۶۵. (۶۴) کلینی، اصول کافی. (۶۵) مجلسی، بحارالانوار. (۶۶) مسلم بن حجاج، الجامع الصحیح، بیروت: دارالفکر، (بی تا). (۶۷) معجم طبقات المتکلّمین، تقدیم و اشراف جعفر سبحانی، قم: مؤسسة الامام الصادق، ۱۴۲۴ـ۱۴۲۶. (۶۸) محمد بن محمد مفید، اوائل المقالات، چاپ ابراهیم انصاری، بیروت ۱۴۱۴ الف. (۶۹) محمد بن محمد مفید، تصحیح اعتقادات الامامیة، چاپ حسین درگاهی، بیروت ۱۴۱۴ ب. (۷۰) مطهر بن طاهر مقدسی، کتاب البدء و التاریخ، چاپ کلمان هوار، پاریس ۱۸۹۹ـ۱۹۱۹، چاپ افست تهران ۱۹۶۲. (۷۱) نجاح محسن، اندیشه سیاسی معتزله، ترجمه باقر صدری نیا، تهران ۱۳۸۵ ش. (۷۲) علی بن ابوبکر هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، بیروت ۱۴۰۸/۱۹۸۸. ۱۱ - پانویس
۱۲ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «حدیث و کلام»، شماره۵۸۷۳. |